سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کم ترین چیزی که در آخر الزمان یافت می شود، برادر قابل اعتماد است، یا درهمی از حلال . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]


ارسال شده توسط محمدامین نظری در 89/4/6:: 9:35 عصر
واقعیت تکان دهنده عشق


زن و شوهر جوانی سوار بر موتور سیکلت در دل شب می راندند.


آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.


زن جوان: یواشتر برو من می ترسم.


مرد جوان: نه اینجوری خیلی بهتره!


زن جوان: خواهش می کنم، من خیلی می ترسم!


مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری.


زن جوان:دوستت دارم حالا میشه یواشتر برونی؟


مرد جوان: باشه ، به شرط اینکه کلاه کاسکت مرا بر داری و روی سرت بزاری، آخه نمی تونم


راحت برونم، اذیتم می کنه.


روز بعد روزنامه ها نوشتند:


برخورد یک موتورسیکلت با ساختمان حادثه آفرید. در این حادثه که بدلیل بریدن ترمز موتورسیکلت


رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت.


مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با


ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از


زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند.



کلمات کلیدی :